درصد بالایی از افرادی که جذب حرفه بازاریابی شبکه ای می شوند، در ابتدای کار انرژی و هیجان بالایی را دارند. این افراد می خواهند خودشان زمان، محل و چگونگی انجام کار مورد علاقه شان را انتخاب کنند و بر روی چیزی که به دست می آورند، کنترل داشته باشند. این افراد مهارت های ارتباطی بالایی را دارند و به راحتی مشتری جذب کرده و محصولات شان را می فروشند.

آن ها در کار شور و هیجان بالایی را وارد می کنند، اما پس از مدتی فعالیت، پیش از آنکه به موفقیت برسند، دچار رکود می شوند. در این جا این سؤال مطرح است که چرا افراد با چنین شوق و هیجانی دچار رکود می شوند؟

پاسخ این است که آن ها مهارت های لازم برای انجام درازمدت این حرفه را ندارند. برای موفقیت در این حرفه هم باید بتوانید توزیع کننده جذب کنید و هم باید بتوانید آن ها را حفظ کنید. اشتباه اکثر افراد شکست خورده در این حرفه این است که آن ها تصور می کنند تنها جذب مشتری و همکار جدید کافی است. جذب مشتری و برگزاری جلسات معارفه یک چیز است و نگه داشتن همکاران چیز دیگری است. کسب و کارهای بزرگ بر روی یک اصل رشد می کنند: پیگیر مشتری خود باشید تا مرتباً از شما خرید کنند و گروه تان را حمایت کنید تا بمانند.

هر چقدر سخت کار کنید، حفظ روابط همیشه از بازسازی آن راحت تر است. اگر در چرخه ی بی امان جذب، از دست دادن و پیدا کردن افراد بیفتید، از پا در خواهید آمد. از روش هایی که می توان مشتریان و بازاریابان جذب شده را حفظ کنید، ارائه خدمات به آنان و توجه به نیازهای آنان است.

مردم در جایی ادامه به کار می دهند که احساس کنند به آن ها نیاز است و برایشان فایده و نتیجه ای دارد.

اگر می خواهید گروه موفقی داشته باشید، باید در دوره های آموزشی که برگزار می شود بر نتایج خود و گروه تان در این دوره ها دقت و نظارت داشته باشید.

نود روز اول شروع به کار یک بازاریاب دوره بسیار مهمی است زیرا در این دوره بازاریابان از نگرانی و دلهره به اعتماد به نفس و توانایی می رسند. این افراد به آموزش نیاز دارند ولی بیشتر از آن به حمایت و نظارت احتیاج دارند.

موفقیت های آنان را تشویق کنید، کمک شان کنید تا از اشتباهات شان فاصله بگیرند و آن ها را به مراحل بعدی سوق دهید تا گروه موفقی داشته باشید. با نظارت دقیق بر افراد می توانید استعدادها و میزان پیشرفت اعضای زیرمجموعه تان را شناسایی کنید. اگر فردی از زیر مجموعه تان تا اواسط ماه در مسیر حرکت قرار نگرفت و در امر فروش و جذب نیرو موفق نبود، او را حمایت کنید تا از دستش ندهید. مداخله کردن قبل از خارج شدن اوضاع از کنترل، فرصت ها را برای شما حفظ می کند.

بهترین روش مدیریت کارتان، مدیریت غیرغافلگیرانه است. در دوره یک ماهه بررسی کنید چه افرادی اوج گرفته اند و چه افرادی رشد نکرده اند. وقتی بدانید نتایج کار شما از کجا نشأت گرفته می دانید که تمرکز تان را به کجا باید معطوف کنید.

کارتان را جدی بگیرید. نظارت و مدیریت کارتان از همان ابتدا باعث می شود که هیچ فرصتی را در اثر غفلت و کم توجهی از دست ندهید.

بازاریابان بزرگ منتظر نمی مانند که ببینند چه می شود یا وقتی اوضاع کاری شان از کنترل خارج شد، روحیه شان را از دست نمی دهند. آن ها با مدیریت کاری خوب شان باعث می شوند که رویدادهای مورد نظرشان اتفاق بیفتد.